اهلِ یقین

شهدا امامزادگان عشقند که مزارشان زیارتگاه اهلِ یقین است .امام (ره)

اهلِ یقین

شهدا امامزادگان عشقند که مزارشان زیارتگاه اهلِ یقین است .امام (ره)

۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است



حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی، درگذشت پدر گرامی شهیدان امیر سرلشگر علیرضا یاسینی و رزمنده بسیجی رضا یاسینی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت پدر گرامی شهیدان امیر سرلشکر علیرضا یاسینی و رزمنده بسیجی رضا یاسینی را به خاندان مکرم و همرزمان آن شهدای عزیز تسلیت عرض می‌کنم رحمت خدا بر او باد.
سیدعلی خامنه‌ای
۱۳۹۳/۵/۲۵


شهید امیر سرلشگر علیرضا یاسینی در دیدار با آیت‌الله خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۷
محمود جانقربانی

برای شهید حاج محمد ابراهیم همت


     محمد! گلم! یادم می آید فصل بهار بود که می آمدی به دامنم. بهارنارنج و ترنج. بهار باران و شکوفه، بهار نسیم و شبنم. بهار بود که طعم اولین لبخندت را از غنچه های گل سرخ چیدم و گریه هایت را شبیه باران یافتم. بهار بود که از افق شانه هایت سپیده دم طلوع کرد و نگاهت به آسمان پیوند خورد و مثل نسیم سبک از پنجره های آبی گذشتی و با گل های اقاقی پلک گشودی و روبه روی هزار دشت شقایق گام هایت آغاز شد. محمدم! آن روزها که من و تو یکی بودیم و همه بی قرار آمدن تو بودند و تو از من نفس می گرفتی، در یکی از روزها من و تو همسفر شدیم و در راه جاده ای سرخ زائر آن سوی فرات شدیم. آن سفر که تو هنوز در دامن من نشکفته بودی من و تو زائر شدیم. زائر حرم مظلومیت! زائر حرم وفا! زائر حرم تشنگی! آن سفر با هم گریستیم و ناله کردیم و دل هامان را کبوتری کردیم تا سال ها زائر گلوهای تشنه باشند و تو به دنیا نیامده به دریای خون پیوستی!
    
    اینجا جزیره مجنون است. اینجا کانال ها پر از پرنده های پرپر است. اینجا همه به دنبال لیلای خویش می گردند. همه آسمان مهمان این جزیره است. همه لیلاوار شعر جنون می سرایند. چشمه ها به هواداری گلوهای تشنه برخاسته اند. درخت ها به سجود پیشانی های برخاک رفته به قیامند. از طلاییه آتش و خون می روید. هر لحظه احتمال پرنده شدن است. به همه گفته اند: فکر برگشت نباشید. تو و یارانت پا به پای تک و پاتک عراقی ها آمده اید. اما طلاییه باز هم از تو یار می گیرد و گل. هیچ راهی وجود ندارد. تو و لشکرت ماموریت داشتید پل طلاییه را به تصرف درآورید. بچه ها همان شب اول از پل گذشتند. فردای آن روز عراقی ها پاتک زدند. آن هم چه پاتک هایی! ارتباط با عقبه خیلی سخت بود. ماندن ساده نبود. مجبور شدند برگردند. در منطقه عملیاتی شما کانال آب خیلی بزرگی بود که باید پل می انداختید و از روی آن رد می شدید. ولی این از نظر نظامی غیرممکن بود و تو این را می دانستی اما گفتی: باید از این منطقه عبور کنیم، این دستور است. محمدم! هنوز از یاد نبرده ام. آن روز خسته بودی. مرتضی قربانی در جزیره کنارت بود. به او گفتی: یک نفر را بفرست جلو ببین چه خبر است؟ و او در جوابت گفت: دیگر کسی را ندارم بفرستم. معطل نکردی . خودت سوار موتور شدی رفتی جلو! آمدی کنار بچه ها که دلت برای آن ها تنگ شده بود. همگام با آن ها شروع کردی به شلیک آر پی جی، آب نبود. همه تشنه بودند. این وضعیت تو را ناراحت می کرد. سوار یکی از پل های شکسته شدی و با دست شروع کردی به پارو زدن. تا آمدی وسط هور که آبش زلال بود قمقمه ها را پرکردی و به بچه ها رساندی.
    عملیات خیبر که شروع شد اسفندماه بود و نزدیک عید. عملیات در جزیره گره خورده بود. خیلی از یارانت همچون پرستوهای مهاجر به آسمان ها کوچیده بودند. باید مقاومت می کردند و جزیره را حفظ می کردند. مادرت می گوید: پنج روز مانده به عید خبر شهادتت را آوردند. اما به او چیزی نمی گویند. فردا صبح برادرت خبر شهادت تو را به او می گوید و غریبانه ناله سر می دهد: همانی شد که خودش گفت. بعد می خواهد تو را برای آخرین بار ببیند. اما نمی گذارند. چون صورتت از بین رفته بود و یک دستت هم قطع شده بود. اما او همچنان اصرار می کرد. آخر سر برادرت او را می آورد بالای سر تو و جهت اطمینان یافتن انگشت سوم دست راستت که در کوچکی لای چرخ گوشت گیر کرده بود به او نشان می دهند. آن گاه دلش آرام می گیرد. آخرین حرفش را کنار پیکر تو این گونه زمزمه می کند: یا حسین! این بچه را خودت به من دادی حالاهم دارم تقدیمت می کنم. بی حساب شدیم. از من راضی باش.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۷
محمود جانقربانی



رکوع

خوشا به حال کسانی که عاشق خضوع در برابر یارند ، خوشا به حال آنانکه سر خم کردن در مقابل دوست را سرفرازی می دانند ،آری ابراز عجز و لابه در برابر دلبر عالمی دیگر دارد،شیرینی با یار بودن در خضوع و خشوع کردن در برابر جمال و جلال و زیبایی بی مثال اوست که تا در مقابل او خم نشوی محرم خم ابروی او نمی شوی و تا قامت در برابر او دو تا نکنی دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد نتوان کرد.

فرق خضوع و خشوع

در فرهنگ اصطلاحات نماز ما یک خضوع داریم و یک خشوع ،که فاصله آن دو فاصله میان زمین تا آسمان است، همینکه ظاهرا با بدن خود در مقابل خداوند متعال خم می شویم در مقابل او خضوع کرده ایم و این لازم است اما کافی نیست ،همچنانکه ظاهر ما در رکوع به نیت عبادت او شکسته و منعطف می شود باید باطن و دل برای او بلرزد ،بشکند و انعطاف پیدا کند که این خشوع است و رسیدن به این خشوع که بذر بندگی را در اعضا و جوارح ما رشد می دهد مقصود را تحقق می بخشد.

آیا وقت آن نرسیده که با دل به سمت او برویم؟ که فرمود "یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا!" ای کسانی که ظاهرا در شمار مومنانید حقیقتا ایمان بیاورید، آیا وقت آن نرسیده که دیگر یک نماز کامل و واقعی بخوانیم؟ آیا وقت آن نرسیده که دلمان در نماز به او متوجه شود و برای او بلرزد و خاشع گردد؟ حکایت فضیل عیاض را شنیده اید؟ دزدی که بالای دیوار خانه مردم شنید کسی قرآن می خواند و این آیه را که "الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله" آیا وقت آن نرسیده دلهای شما مومنان بیاد خدا بیفتد و برای او بلرزد و خشوع کند؟ که گفت چرا خدای من! و پایین آمد و عوض شد و راهش را به سمت خدای مهربان اصلاح نمود ؛ همین تسلیم و انقلاب و خشوع هدف این عبادت بزرگ و البته به طور خاص این رکن آن یعنی رکوع می باشد.

 

معنای تسبیح و تعظیم در رکوع

رکوع ،تعظیم در مقابل خدای عظیم است ،سبحان ربی العظیم و بحمده،رکوع مقام تسبیح گفتن است ،تسبیحی که کار ملائک است بلکه همه موجودات تسبیح گوی اویند ؛آخر این شرط آدمیت نیست/مرغ تسبیح گوی و ما خاموش!

بزرگان می گویند تسبیحی که در رکوع است نفی شریک قائل شدن برای خداوند در تاثیر و عمل است و تنزیه او از اینکه مسبب الاسباب و موثر مستقلی غیر از او در این عالم باشد ، نتیجه تسبیح در کل رسیدن به توحید و پرستش حقیقی خدای واحد است،لا حول و لا قوة الا بالله ، یعنی اگر من توانسته ام در برابر تو ای خدای من به عبادت بایستم جز با لطف و اراده تو نیست و در هر خیری که اسباب رسیدن آن به من محیا می شود دست تو در کار است و اگر من برای روزی و کار و کسب سراغ اسباب آن می روم چون تو خود خواستی، ولی روزی رسان تویی و اگر تو نخواهی هیچ خیری به کسی نمی رسد و کسی که در رکوع برای او کمر خم می کند دیگر با حرص رسیدن به مطامع دنیوی و فراموش کردن خداوند پیش هر کس و ناکسی خم و راست نمی شود؛

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۱
محمود جانقربانی

بسم رب الشهدا

دیدن چند باره آژانس شیشه ای بعض دیالوگ ها را در ذهنم ثبت کرده 

این روز ها که فراموش شده بعضی چیزا

باید مرور کرد

حاج کاظم : من خیبری ام...  اهل نی و هور و آب .... خیبری ساکته.... دود نداره ... سوز داره...

زجر آور ترین دیالوگ :   دوره ت گذشته مربی ...............

حاج کاظم :  فکر می کنید بیشتر از این برج هایی که می سازند خرج می تراشیم

بهتر نیست جلو چشمتون باشیم 

یا بریم تو موزه یا باغ وحش

.....

میدونی یه گردان بره یه خط گروهان برگرده یعنی چی

میدونی یه گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی

میدونی یه دسته بره و خط نفر برگرده یعنی چی ....

و....

وقتی طرف ( سلحشور )  با تمام پر رویی گفت :

یعنی دیگه کسی به اسم کاظم و عباس وجود خارجی ندارند و دست رو رو دست زد و رفت 

و اصغر گفت :

اصلا مساله ی عباس ، مساله ی همه ی ماست ، اصلا این امنیت ممیت که شما از اون دم می زنید از برکت وجود عباس ماست .


زجر آور ترین دیالوگ :   دوره ت گذشته مربی ...............

و عباس با لهجه مشهدی : حاجی مو شرمنده ام . خدا مرگم می داده بود این روز ها رو نمی دیده بوددوم .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۴
محمود جانقربانی
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif چند ماهی است که مجددا آتش اختلافات قومی و مذهبی در برخی از کشورهای منطقه آغاز شده است. رهبر انقلاب در تحلیل این حوادث، دلیل آن را جلوگیری غرب از گسترش موج «بیداری اسلامی» دانستند. ایشان همچنین در دیدار اخیر خود با دانشجویان نیز به این مسأله پرداخته و گفتند: «آن‌چه مهم است این است که ما تحلیل درستى از رفتار امروز غرب داشته باشیم. مواجهه‌‌ى آن‌ها با جمهورى اسلامى ایران و با انقلاب اسلامى و با حرکت اسلامى و بیدارى اسلامى، یک بخشى از سیاست‌هاى کلان آن‌ها است. سیاست کلان نظام سلطه، عبارت است از بردگى ملت‌ها و تسلط بر سرنوشت ملت‌ها بدون این‌که کمترین اعتنایى به مصالح ملت‌ها و خواسته‌‌ى آحاد ملت‌ها داشته باشند.» در نوشتار زیر به برخی طرح‌ها و اقدامات غرب جهت تضعیف و جلوگیری از موج بیداری اسلامی پرداخته شده است.


پس از انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه و موفقیت قدرت‌طلبان تجارت‌پیشه در شکل دادن به یک انقلاب سیاسی بزرگ و ایجاد شرایط برای بسط فرهنگ و فلسفه‌ی لیبرالیسم، این مهم تا پستوهای خانه‌های اروپاییان نیز ورود پیدا کرد؛ به‌نحوی‌که در ۱۸۴۸، همینان مجبور شدند مفهوم «دموکراسی» را از لابلای فکر لیبرالیسم بجویند و آن را علم کرده و خود را متعهد به آن بدانند و حتی دموکراسی را میوه‌ی لیبرالیسم فلسفی بدانند. این بدان معنی است که توده‌ی مردم متوجه کلاه گشاد بورژواها بر سر خود شدند.
 
آن‌چه به اختصار مرور کردیم یک صحنه‌ی بیداری برای مردم اروپا بود. اما این طبقه‌ی حاکم که تنها به دنبال تمرکز قدرت خود بود، از این توزیع قدرت راضی نبوده و به همین روی سعی در «تهی کردن مصداقی» و سوار شدن بر مقوله‌ی دموکراسی داشتند. یعنی همان بورژواها و دیگر اشرافی که توده‌ی مردم علیه‌شان شوریدند، علم حمایت از مردم و دموکرات بودن به دوش گرفتند! این یعنی لیبرالیسم هیچ‌وقت در مظان تلاش برای حفظ حاکمیت خود، حتی از «سوسیال شدن در عمل» نیز کوتاهی نکرده و نخواهد کرد.
 
بیداری اسلامی را نیز عده‌ای موج چهارم دموکراسی نامیدند، به این امید که تعلق ماهوی به غرب را برایش برسازند! غرب در این مسیر مثلاً دموکراسی‌خواهی تا توانست همراه نشد، بعد تا توانست سوار شد. این خاصیت تاریخی‌شان است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۵
محمود جانقربانی

 

جامعه بین الملل به رهبری ایالات متحده و اتحادیه اروپا به رهبری مدعیان آزادی، حقوق بشر و دموکراسی با وجود آگاهی از وضعیت نوار غزه، سکوتی مرگبار را در برابر تجاوزات رژیم اشغالگر قدس به فلسطین و لبنان اتخاذ کرده اند و بر اساس قاعده “شتر دیدی ندیدی” عمل می کنند. امروز جامعه جهانی با چشم خود شاهد اقدامات وحشیانه و ددمنشانه ای است که رژیم اشغالگر قدس بدان مبادرت می ورزد. این رژیم بعد از سلب حقوق سیاسی، تاریخی و قانونی مردم فلسطین، این بار ساده ترین حقوق انسانی آنها را زیر پا می گذارد. جامعه بین الملل، کمیته چهارجانبه بین المللی و نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد بیش از هر طرف دیگری از جمله جهان عرب و حتی تشکیلات خودگردان از مقدار مواد غذایی، داروی و سوخت موجود در نوار غزه آگاه است و می داند که “اسرائیل” کنترل تمامی چیزهایی که وارد نوار غزه شده یا از آن خارج می شود، را در دست دارد و این کنترل حتی کالاهایی را که از طریق تونل های مخفی وارد نوار غزه می شود و تامین کننده نیازهای بازار محلی است، را نیز در بر می گیرد. جامعه بین الملل به رهبری ایالات متحده و اتحادیه اروپا به رهبری مدعیان آزادی، حقوق بشر و دموکراسی با وجود آگاهی از وضعیت نوار غزه، سکوتی مرگبار را در برابر تجاوزات رژیم اشغالگر قدس به فلسطین و لبنان اتخاذ کرده اند و بر اساس قاعده “شتر دیدی ندیدی” عمل می کنند. اربابان جامعه بین الملل در توجیه جنایت های نظامیان رژیم اشغالگر قدس علیه ملت فلسطین، تداوم حملات موشکی فلسطینیان را بهانه می کنند، موشک هایی که از آغاز شلیک شان به سمت شهرک های همجوار نوار غزه تا کنون تنها چند کشته بر جای گذاشته است. اظهارات توجیهی اربابان جامعه بین الملل در مورد جنایت های اشغالگران قدس نشان می دهد که رژیم صهیونیستی به حکم اینکه یک رژیم نژادپرست به شمار می رود، به روند اقدامات تروریستی خود علیه شهروندان فلسطینی ادامه می دهد و قوانین و منشورهای بین المللی را زیر پا می گذارد. اربابان جامعه بین الملل و “اسرائیل” به خوبی می دانند که شلیک موشک به سمت شهرک های صهیونیست نشین همجوار نوار غزه بهانه ای است که دولت عبری در هر زمان بخواهد از آن استفاده می کند ؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۶
محمود جانقربانی