جنگ بود و خشونتش، جنگ بود و جراحتش، جنگ بود و شهادتش...
جنگ بود و تمام غیرت رزمندهها
جنگ بود و همه آنچه باید برای مبارزه و دفاع داشت...
اما در کنار تمام اینها، خیلی چیزهای دیگر هم بود... یکی از آنها روحیه بچهها بود که هیچ جا کم نمیآوردند و برای آنچه باید تلاش میکردند... یکی از آن شرایط آغاز سال نو بود که بچهها در سختترین و شدیدترین زمان آن را برپا میکردند، اما با همان رنگ و روی منطقه، سفره هفت سین شان هم بنا به نوع رستهشان فرق داشت.
هفت سین واحد تخریب: سرنیزه، سیمخاردار، (مین) سوسکی، (مین) سبدی، سیم تله انفجاری و...
در سایر واحدها هم: سمبه، سیمینوف، سرب، ساچمه و...
در برخی دیگر: سکه، سماق، سیب از نوع کمپوتش و...
اگر هم سال تحویل بعد از عملیات بود، عکس شهدای عملیات مزینکننده سفره هفتسین بود و ذکر دعا و توسل و قرائت وصایای شهدا و...
عیدیشان هم گاهی سکههای متبرک شده به دست امامخمینی(ره) بود و گاهی اسکناسهای 100ریالی...
دید و بازدید بین بچههای همسنگری و همسایههای خاکریزی هم بود. خلاصه اینکه مراسم نوروز تا حد ممکن در جبههها بر گزار میشد. بهاران در دفاع مقدس، در آن هشت سال چه باعظمت برگزار شد و رزمندگان که به جای حضور در خانه، در میان خاکریزها و سنگرها سالشان را نو کردند و با تمام وجود پای آرمانهایشان ایستادند. و چه زیباست عشق خانواده شهدا به عزیزانشان در مزار شهدا، در کنار قبور شهدا و سفره هفتسینی که با هر سینش ارادتشان را به آرمانهای امام خمینی(ره) و دلاوریهای دلبندانش به تصویر میکشند.
و روزی که همت خانوادههای شهدا، میشود سنت همیشگی مان وآغاز سال نو در کنار مزار شهدا برای همه دلدادگان مسیر عشق تکرار تا یاد مردان بیادعای حماسهها و ایستادگیها مرور شود.