کوله باری که پیش ما مانده است
یادگاری است کز تو جا مانده است
آن تن پاکتر ز عطر نسیم
روزگاری نه چندان پیش، ادبیات دفاع مقدس ما حتی برای مردم کشورمان که خالق این حماسه بزرگ بودند هم شناخته شده نبود. آن زمان سینمای دفاع مقدس اگرچه راه خود را پیدا کرده بود اما در ادبیات این حماسه هنوز استقلال مسیر دیده نمی شد. امروز اما اگرچه زمان چندان زیادی از آن روزگار نمی گذرد اما ادبیات دفاع مقدس چنان پیش رفته که نه تنها در داخل که در خارج از کشور هم شناخته شده است و چه بسا بسیار بیشتر از سینمای دفاع مقدس. این را می شود از میزان حضور این دو شاخه (سینما و ادبیات) در کشورهای دیگر و نیز میزان استقبال مردم آن کشورها از آن ها ارزیابی کرد. در حالی که حالا تعدادی از کتاب های دفاع مقدس ما به زبان های دیگر ترجمه و در کشورهای مختلف منتشر شده است اما تقریبا هنوز فیلمی از این حماسه تاریخی ما در کشورهای دیگر چنان که باید معرفی نشده است.
صدور ادبیات دفاع مقدس به کشورهای دیگر به طور برنامه ریزی شده را شاید بشود با ترجمه رمان «سفر به گرای 270درجه» به زبان انگلیسی و انتشار آن در کشور آمریکا هم زمان دانست. چنان چه همین برنامه ریزی بود که باعث شد تا مسیر ترجمه و انتشار ادبیات دفاع مقدس ادامه پیدا کرده و روز به روز بر سرعت و کیفیت آن افزوده شود. بعد از «سفر به گرای 270درجه» احمد دهقان ، ترجمه رمان «شطرنج با ماشین قیامت» حبیب احمد زاده به زبان انگلیسی و انتشار آن باز هم در کشور آمریکا راه را برای معرفی حماسه تاریخ معاصر ایرانیان هموارتر کرد. چه اینکه این دو رمان اگرچه دارای شباهت هایی بودند اما «شطرنج با ماشین قیامت» هم مولفه های ادبی یک رمان را بهتر نشان می داد و هم اینکه دارای نگاه فلسفی به دفاع مقدس بود.
«فال خون» سومین رمان دفاع مقدسی بود که در کشور آمریکا به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شد. ترجمه و انتشار این رمان اگرچه در ادامه طرح ترجمه و انتشار ادبیات دفاع مقدس در کشورهای دیگر صورت گرفت اما هرگز همچون دو کتاب قبلی به جامعه آمریکایی معرفی نشد. این موضوع از میزان استقبال از کتاب کاملا مشخص است. در حالی که «سفر به گرای 270درجه» در سایت معروف آمازون معرفی شد و مورد استقبال مخاطبان این سایت از سراسر جهان هم قرار گرفت و «شطرنج با ماشین قیامت» همراه با رمان احمد دهقان در لیست کتاب های دانشگاهی کشور آمریکا قرار داده شد اما هیچ یک از این دو مهم برای «فال خون» اتفاق نیفتاد. میزان نقد و نظرهای نوشته شده بر دو رمان قبلی و به ویژه «شطرنج با ماشین قیامت» را هم می توان ملاکی دیگر برای این ارزیابی قرار داد.
به هر حال اما ترجمه ادبیات دفاع مقدس به همین جا ختم نشد و با ترجمه مجموعه «داستان های شهر جنگی» حبیب احمدزاده به زبان انگلیسی و ترجمه رمان «ارمیا» رضا امیرخانی به زبان ترکی و انتشار آن در کشور ترکیه ادامه پیدا کرد. در این میان اما هرگز نباید ترجمه داستان کوتاه «نامه ای به خانواده سعد» به زبان عربی و انتشار آن در سایت معروف و معتبر عرب زبان «ایلاف» و استقبال بسیار زیاد عرب زبان ها از این داستان و نیز ترجمه داستان کوتاه «پرعقاب» به زبان آمریکایی و انعکاس آن در میان مخاطبان را فراموش کرد. چرا که انتشار این دو داستان تعدادی از اندیشمندان را با داستان واقعی دفاع مقدس ما آشنا کرد که در میان آن ها می توان به «نوام چامسکی»، «صلاح حسن» و «کمال شارزین» اشاره کرد.