روایتی از طلبه ی شهید بسیجی مدافع حرم؛"دعا کن عاقبتمان ختم به شهادت شود"
|
|
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، طلبه شهید «حجت اسدی»؛ یکی از فعالان فرهنگی استان قزوین و یکی از مداحان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بود که در کسوت خادمی شهدا در یادمانهای مختلف دفاع مقدس به زائران راهیان نور خدمت میکرد. او چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) راهی سوریه شد و توسط تروریستهای تفکیری در سن 34 سالگی و در شب شهادت حضرت زهرا(س) به شهادت رسید از او سه فرزند13 ساله، 7 ساله و 6 ماهه ی پسر به یادگار مانده است.
غضنفری: می گفت دعا کن عاقبت بخیر شویم و عاقبتمان ختم به شهادت شود
غضنفری از دوستان شهید حجت اسدی در گفت و گویی با اشاره به ویژگی های اخلاقی شهید مطرح کرد: ایشان مصداق کامل یک طلبه ی مجاهد مخلص متواضع بود که علمداری هیئات های استان قزوین را برعهده داشت و در کارهای جهادی عراق و موکب های فرهنگی که در موسم اربعین شکل می گرفت از فعالین بود.
وی ادامه داد: مداح بسیار خوبی بود و ارتباط خوبی با بدنه نسل سوم و چهارم انقلاب در قزوین داشت. حدود 150 تا 200 نفر از بچه هایی که زیر بال و پر ایشان رشد کردند الان مشغول به انجام کارهای فرهنگی هستند و از امروز به بعد موجی که از نفحات این شهید در کشور و خصوصا استان قزوین جاری و ساری می شود را خواهیم دید.
دوست شهید حجت اسدی از انگیزه های حضور شهید در سوریه سخن گفت و افزود: یکی از انگیزه های شهید در اواخر حضورش پیوستن به خیل مدافعان حرم بود و تمام تلاش خود را به کار گرفته بود تا هر طور شده راهی عراق و سوریه شود و بین مدافعان حرم جای بگیرد که خیلی زود این اتفاق افتاد و از ما جدا شد و به شهدا پیوست.
وی به مدت حضور شهید حجت اسدی در سوریه اشاره کرد و گفت: قریب به هفته بود که به سوریه رفتند. ایشان در دفاع از حرم های مطهر عراق در سالی که آمریکا به عراق حمله کرده بود نیز جزو مبارزین و مدافعین بود.
غضنفری ادامه داد: سال گذشته در ایام فاطمیه و در نجف اشرف موکبی بنا کردیم که شهید حجت از مسئولین موکب بود و توانستیم برنامه ی دهه فاطمیه را در نجف برگزار کنیم. در 2 سال متوالی در مسوم اربعین نیز ایشان مدیریت چندین موکب را برعهده داشت.
دوست شهید اسدی در توضیح حالات روحی روزهای قبل از سفر شهید گفت و تصریح کرد: حالات روحی این اواخرش خیلی عجیب بود در پیامک هایی که می داد می گفت حاج سعید دعا کن عاقبت بخیر شویم و عاقبتمان به شهادت ختم شود.
بچه های هیئتی با روضه های شهید حجت مانوس بودند
برزگری از دوستان شهید اسدی و داماد خانواده نیز در صحبت هایش به چند سال دوستی با شهید و نسبت فامیلی اش اشاره کرد و گفت: شناخت ما نسبت به شهید به یک روز و دو روز و چند روز برنمی گردد شهید مرا بزرگ کرده. زندگی را وقف کرده بود و در رزومه اش فعالیت در 12 یادمان از یادمان عملیات فتح المبین تا دریاچه زریوار و معراج الشهدا و دیگر یادمان های مناطق عملیاتی هست.
وی ادامه داد: در بحث کارهای فرهنگی یک سال در حرم حضرت معصومه فعالیت فرهنگی انجام داد یک سال در ایام فاطمیه موکبی را بنا کرد و دو سال متوالی در اربعین مسئولیت موکبی را برعهده داشت و وزنه ای که در بحث کارهای فرهنگی دارد وزنه ای سنگین است که می توان فهمید چطور شخصیتی داشت.
برگزری به فعالیت های شهید در استان قزوین اشاره کرد و توضیح داد: هیئت حسین جان از بزرگترین هیئت های استان است که کارها و برنامه های فراتر از استان دارد. شهید حجت جلسه های روضه ی خوبی داشت که بچه ها چندین سال با نفش او آرام گرفته و مانوس بودند. فعالیت های دیگر شهید به فضای اقتصادی و کار فرهنگی توام گره خورده بود. به این معنا که چندین مغازه به صورت شبکه ای ایجاد کرد و بسیاری از بچه های هیئت که اوضاع مالی خوبی نداشتند را به هر بهانه ای بود در این فروشگاه ها مشغول به کار می کرد.
وی تصریح کرد: کسانی که با ایشان همکار بودند می دانند بسیاری از فعالیت های فرهنگی شهید حجت بین المللی بود در بحث عراق و لبنان فعالیت های فرهنگی می کرد و در آخرین مورد در اربعین امسال چنیدن نمونه از تولیدات فرهنگی ایشان در عراف به نمایش گذاشته شد.
ما همه در هیئت خادم هستیم نه مدیر و مسئول!
برزگری با اشاره ای به وصیت نامه و حس و حال نوشته های شهید گفت وصیت نامه شهید وصیت نامه خاصی بود. بعضی قسمت ها خط خوردگی دارد و دوباره نوشته شده که اگرچه ممکن است کار سهوی بوده ولی امروز که به دست ما رسیده و در این شرایط می خوانیم متوجه می شویم بار معنایی زیادی دارد. در ابتدا با قاطعیت نوشته شده هو شهید. در قسمتی از وصیت نامه که شهید با خداوند هم صحبت می شود از الفاظ تکان دهنده ای استفاده می کند. بعداز طلب حلالیت شهید به صراحت در وصیت نامه از خانواده و دل کندن از وابستگی به همسر و سه بچه اش می گوید. از همین جا معلوم می شود که شهید واقعا شهادت را می خواست و در بخش دیگر در اشاره ای به من سفارش می کند که همه ی ما در هیئت خادم اهل هستیم نه مدیر و مسئول.
وی ادامه داد: در انتهای وصیت نامه می گوید به امید دیدار، میبینمت در بهشت، که بهشت را قلم گرفته و به جایش نوشته جنت الحسین. این قلم گرفتگی شاید کار سهوی باشد ولی به من این را نشان می دهد که شهید در کنار حضرت اباعبدالله است. زمانی که شهید در کنار ما بود خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتیم اینکه شهید همیشه راه را به ما نشان می داد در این قلم گرفتگی که به جایش جنت الحسین نوشته شده به گونه ای می خواهد راه را نشانمان دهد.