شهیدی از سرخکلا
امروز دهم بهمن سالروز شهادت «شهید فتحالله حیدری»، فرمانده گردان دریایی علیابنابیطالب (ع) از لشکر ۲۵ کربلا را بر عهده داشته و به خاطر شایستگیهایی که از خود نشان داد در طراحی عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ شرکت داده شد. وی در عملیات کربلای ۵ و در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۶۵ به شهادت رسید.
تولد در سرخکلا
شهید فتحالله حیدری، شب چهارشنبه چهارم مهرماه ۱۳۴۳ ش در خانوادهای مذهبی در روستای «سرخکلا» در منطقه «دشتسر» در شهرستان «آمل» چشم به جهان هستی گشود.
در چهاردهم آذرماه ۱۳۶۰ ش برای گذراندن آموزش نظامی به همراه بسیجیان دیگر به پادگان آموزشی منجیل اعزام شد. پس از اتمام دوره آموزش یکماهه، در ۱۵ دیماه به جبهههای غرب کشور اعزام گردید و تا ۲۵ اسفندماه ۱۳۶۰ ش بهعنوان تکتیرانداز در مریوان خدمت کرد. پس از اولین تجربهها در جبهههای جنگ، به زادگاهش بازگشت؛ اما چند ماهی نگذشته بود که در ۱۱ خرداد ۱۳۶۱ ش، به منطقه جنگی جنوب رفت و با لشکر ۲۵ کربلا در عملیات رمضان (۲۲ مرداد ۱۳۶۱ ش) شرکت کرد. در این مرحله، قریب به سه ماه در جبههها حضور داشت. دردهم آبان ۱۳۶۱ ش برای گذراندن آموزش امدادگری به هلالاحمر رفت و بعد از یک دوره آموزش یکماهه در ۱۱ آذر ۱۳۶۱ ش، از سوی هلالاحمر بهعنوان امدادگر به جبهه اعزام شد. در عملیات والفجر مقدماتی (۱۸ بهمن ۱۳۶۱ ش) شرکت کرد و تا سوم اسفند ۱۳۶۱ ش در جبهه حضور داشت. فتحالله در ۲۲ آذر ۱۳۶۲ ش به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. در اسفند ۱۳۶۳ ش در عملیات والفجر ۶ شرکت کرد.
در ۱۳ فروردین ۱۳۶۳ ش باخانم «مریم محمدی» ازدواج کرد و چند روز بعد از ازدواج، عازم جبهه شد و از آن طریق به پادگان امام حسین (ع) تهران برای آموزش فرماندهی اعزام شد.
فتحالله حیدری در عملیات کربلای ۵ شرکت جست و در ساعت ۹ صبح روز جمعه دهم بهمنماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی بهنگام عزیمت برای شناسایی خطوط دشمن در عمق ۱۵۰۰ متری داخل خاک عراق مورد اصابت گلوله مستقیم تانک قرار گرفت و به شهادت رسید و در منطقه عملیاتی کربلای ۵ مفقودالاثر شد. سرانجام پیکر او در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۷۴ ش توسط گروه تفحص کشف و از طریق پلاک هویت شناسایی شد و در ۸ مرداد ۱۳۷۴ ش در شهرستان آمل تشییع و در زادگاهش، روستای سرخکلا به خاک سپرده شد
در مدت حضور در جبهه، چندین بار براثر اصابت ترکش مجروح شد و تعدادی ترکش در بدنش باقیمانده بود ولی حاضر به عمل جراحی نمیشد و میگفت: «حالا وقتش نیست.» ازجمله در ۲۳ مرداد ۱۳۶۳ ش در پاسگاه زید براثر موجگرفتگی و اصابت ترکش به دست و گردن، مجروح و در بیمارستان بستری شد. گروه پزشکی با توجه به جراحت دستها، گردن، صورت، پیشانی و سروگوشها که در اثر اصابت ترکش و موج انفجار پدید آمده، درصد جانبازی او را ۳۰ درصد تعیین کرد. فتحالله بعد از بیستویک ماه حضور مستمر در جبهههای جنگ در ۲۲ مرداد ۱۳۶۴ ش، به سپاه آمل منتقل گردید و مدتی مسئولیت ستاد ناحیه ۶ خیبر و مسئول دفتر حفاظت سپاه را در آمل به عهده داشت.
سال ۱۳۶۴ ش فرزندش متولد شد که نام او را حسین نهادند. او به همراه همسر و فرزندش در خانه پدری زندگی میکردند. فتحالله به پدر و مادرش احترام بسیاری میگذاشت و میکوشید خواستههایشان را در حد مقدورات برآورده کند. در فعالیتهای اجتماعی و مراسم مذهبی فعالانه شرکت میجست، ازجمله در سازماندهی بسیج محله نقش بسزایی داشت. همه را ترغیب به حضور در جبهه میکرد، حتی به عمویش میگفت: «مسجد و حسینیه میسازی اما بدان که ثوابش بهاندازه یک روز حضور نیست. چون اسلام درخطر است، همه ما باید در جبهه حضورداشته باشیم.» در کنار حضور جبهه، در کلاسهای ایثارگری شرکت جست و تحصیلات خود را ادامه داد. اهل مسجد و نماز شب بود. دوستانش میگویند: بعضی وقتها شب به بیرون سنگر میرفت بعدها فهمیدم که در دل شب به نماز و راز و نیاز میایستد.
به فرزندش علاقه بسیار داشت. هنگامیکه در جبهه بودم، دیدم که عکس فرزندش را داخل جیبش گذاشته است وقتیکه شهید شد، عکس همچنان در جیبش بود.
فتحالله بعد از سیزده ماه خدمت در سپاه آمل، در ۱۳ شهریور ۱۳۶۵ ش به جبهه اعزام شد و در یگان دریایی لشکر ۲۵ کربلا مشغول به کار گردید. بعد از مدتی بهعنوان فرمانده گردان علی ابن ابیطالب (یگان دریایی) منصوب شد و در عملیات کربلای ۲ شرکت کرد و به خاطر شایستگیهایی که از خود نشان داد، توسط مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در طراحی عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ شرکت داده شد. فتحالله در طول زندگی مشترک خود با همسرش، بیشتر اوقات را در جبهه گذارند.
شهادت در کربلا
قبل از عملیات کربلای ۵ به مرخصی آمد و به همسرش گفت: «مریم! خدا خواست که حداقل بار دیگر بیایم شما را ببینم. چون امام زمان (عج) را در خواب دیدم و گفت: برو خانه که آخرین دیدار تو خواهد بود. مریم من از تو راضی هستم امیدوارم که خدا هم از تو راضی باشد.» فتحالله حیدری در عملیات کربلای ۵ شرکت جست و در ساعت ۹ صبح روز جمعه دهم بهمنماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی بهنگام عزیمت برای شناسایی خطوط دشمن در عمق ۱۵۰۰ متری داخل خاک عراق مورد اصابت گلوله مستقیم تانک قرار گرفت و به شهادت رسید و در منطقه عملیاتی کربلای ۵ مفقودالاثر شد. سرانجام پیکر او در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۷۴ ش توسط گروه تفحص کشف و از طریق پلاک هویت شناسایی شد و در ۸ مرداد ۱۳۷۴ ش در شهرستان آمل تشییع و در زادگاهش، روستای سرخکلا به خاک سپرده شد.
مثل کودکیهای مادر
کتاب «مثل کودکیهای مادرم» نوشته کیومرث باغستانی در استان مازندران منتشر خواهد شد. این اثر از زبان همسر سردار شهید فتحالله حیدری نوشتهشده است.
«مثل کودکیهای مادرم» در قالب مجموعه کتابهای «عشق و آتش» شامل معرفی سرداران شهید استان مازندران از زبان همسر هریک از آنها منتشر میشود.
وی با اشاره به اینکه این اثر از زبان «مریم محمدی» همسر سردار شهید فتحالله حیدری نوشتهشده، افزود: «مثل کودکیهای مادرم» در ۶ فصل حاصل بیش از ۲۰ ساعت مصاحبه و بررسی مدارک مربوط به شهید است.
کتاب «مثل کودکیهای مادرم» در ۱۴۰ صفحه از سوی سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس سپاه و بسیج استان مازندران منتشر و روانه بازار کتاب خواهد شد.